به گزارش روابط عمومی کمیته ملی پارالمپیک، امروز پنج شنبه ۱۴ دی ماه و همزمان با روز جهانی خط بريل، ملیحه صفایی ملی پوش پرافتخار تیم ملی شطرنج نابینایان و کم بینایان کشورمان از ورزش، فراز و نشیبهای آن و نقطههای روشن زندگی خود روایت کرده است.
طلاییترین نقطههای زندگی
در رویدادی که میزبانیاش با چینیهاست و هر دقیقهاش مدالی درو میکنند، چهار مرتبه روی سکوی قهرمانی بروی و هر کدام از مدالهایت را که لمس کنی، با نقطههای برجسته بریل رویش نوشته باشند: «نشان طلای بازیهای پاراآسیایی هانگژو». ملیحه صفایی، با چهار طلای ارزشمند از چهارمین دوره بازیهای پاراآسیایی، طلاییترین عضو کاروان فرزندان ایران درهانگژو بود. ستاره درخشان شطرنج کشورمان در گفتوگو با «جامجم» از ورزش، فراز و نشیبهای آن و نقطههای روشن زندگی خود روایت کرده است.
۱۵ سالگی
روزگار چه بازیهای عجیبی که در آستین ندارد! در ۱۵ سالگی، دقیقا همان وقتی که همهچیز دستیافتنی به نظر میرسد و روزهای روشنی در افق دید توست، ناگهان در اتفاقیترین حالت ممکن، دنیا در چشمت تیره و تار میشود.«در هنرستان، حسابداری میخواندم. بیناییام کامل بود و حتی عینک هم نداشتم. ۱۵ساله بودم که در عرض چند ماه دچار ضعف بینایی شدم؛ طوری که امتحانات پایان ترم را به سختی گذراندم. فکر میکردم با عینک تمام میشود. پیگیریها بینتیجه ماند. هیچ پاسخ روشن پزشکی وجود نداشت. یک اتفاق کاملا تصادفی که میتوانست برای یک نفر دیگر در زندگی پیش بیاید و قرعه کار به نام من افتاده بود. با عینک هم تمام نشد و پیش رفت آنقدر که بینایی هر دو چشم هم کامل رفت. خانهنشین و افسرده شدم. چند سال به دنبال پاسخ منطقی برای پرسشهایی بودم که فایدهای نداشت.»
۱۱۸
گاهی از جاییکه انتظار نداریم، مسیری باز میشود و به اشارتی، در سه شماره از پیله تنهایی بیرون میآییم. چه کسی باور میکند، ملیحه صفایی سالها قبل، از یک تماس با راهنمای تلفن ۱۱۸در مشهد، حالا در ۴۳سالگی به هانگژو و چهار عنوان قهرمانی بازیهای پاراآسیایی رسیده باشد؟! او در اینباره میگوید: «ازکنج انزوا خسته شدم. از جهان بیرون برای افراد نابینا هم بیخبر بودم. یک روز با راهنمای تلفن ۱۱۸تماس گرفتم و از اپراتور، شماره یک آموزشگاه موسیقی ویژه نابینایان را خواستم. شماره مرکز بهزیستی شهید جلیلیان را داد و گفت که آنجا اطلاعات بهتر و بیشتری برای من وجود دارد.با حضور در آن مرکز متوجه شدم دنیای دیگری هم وجود دارد؛ میتوانم با خط بریل و کتابهای گویا درسم را ادامه بدهم و حتی دانشگاه بروم. من تشنه یادگیری بودم. همزمان با ورود به دوره کارشناسی در دانشگاه، عضو تیم ملی گلبال و بعد از یک سال کاپیتان شدم. در همان دوران، آموزش شطرنج را با خانم مرضیه جلالی شروع کردم که پایه خوبی برای من شد و همیشه سپاسگزار آموزش و محبتهای او هستم.»
خانه امید
از قهرمانی در استان و کشور تا تیم ملی و قهرمانی زنان جهان در آنتالیا ۲۰۱۱. چند سالی بین اعزامها وقفه افتاد اما ملیحه دیگر اهل خانهنشینی نبود. شیرینی ورزش را با همه وجودش لمس کرده بود و دنبال آرزوهای بلندش میرسید به خانههای سیاه و سفید شطرنج و با جادوی انگشتانش تصویر زنده شاه و وزیر و سربازها را با چشم سر میدید: «مسابقات زیادی رفتهام. از سال ۱۳۹۲ در رقابتهای شطرنج افراد بینا هم شرکت میکنم. یک سال پس از قهرمانی جهان در آنتالیا، به عنوان عضو افتخاری و تنها ورزشکار زن ایران با تیم مردان کشورمان به المپیاد جهانی شطرنج رفتیم و در کسب امتیاز تیمی تأثیرگذار بودم. من سال ۱۳۹۳ ازدواج کردم. همسرم ورزشکار نیست، اما در پذیرش شرایط زندگی ورزشی کاملا همراه است. قهرمانی در مسابقات آماتور آسیا شطرنج افراد بینا، به میزبانی ایران سال ۱۳۹۵ با ریتینگ زیر ۱۸۰۰، نایب قهرمانی مسابقات شطرنج بینقارهای در آنکارا ۱۳۹۸ و سه نایبقهرمانی در بازیهای پاراآسیایی جاکارتا در کارنامه ورزشیام از مهمترینهای پیش از هانگژو به حساب میآیند.»
خانم مربی
ستاره درخشان شطرنج بازیهای پاراآسیایی همزمان با گذراندن تحصیلات تکمیلی تا مقطع کارشناسی ارشد از سال ۱۳۹۷ آموزش شطرنج به افراد کمبینا، نابینا و بینا را هم شروع کرد. عشق به تدریس شطرنج و مدیریت کلاسها بسیار لذتبخش بود اما کرونا کلاسها را به تعطیلی کشاند. «من اهل تسلیم شدن نبودم. به خودم گفتم غصه، بیفایده است و تهدید کرونا فرصتی شد. بازار کلاسهای آنلاین بسیار داغ بود و آموزش را با شاگردان بینا ادامه دادم.» این روزها خانم مربی، شاگرد قهرمان کم ندارد.
به خاطر پدرم
وسط شلوغی فرودگاه، بازار استقبال گرم است. یکی آرام میزند به شانهات و با خنده میپرسد «حالا چرا سه تا نقره؟!» زنگ صدای پرمهر پدر در آن همهمه آشناست: «در جاکارتا بازیها روی یک صفحه انجام میشد و شرایطم برای قهرمانی مهیا نبود و سه مدال نقره گرفتم. قویترین انگیزهام از جاکارتا تا هانگژو، پدرم بود. روزانه هشت ساعت پشت میز شطرنج تمرین میکردم و بعد از آن هم چند ساعت مراقبه و تصویرسازی ذهنی. در جلسه فنی هانگژو، پیش از آغاز بازیها، میزبان را متقاعد کردیم هر بازیکنی در صفحه خود و جدا از حریف بازی کند و این برای همه کشورها کمککننده بود.بهروز مرادی، استاد شخصی من در این پنج سال بود. از زحماتش و همچنین از خانم پریدر سپاسگزارم. خدا را شاکرم که سربلند برگشتم. به قولم عمل کردم و حداقل چند روز پیش از آنکه پدرم از دنیا برود، مدالهای طلای من را دید.»
غمهای بزرگ و کارهای بزرگ
هر چند هنوز چهل روز هم از فوت پدر قهرمان طلایی کاروان فرزندان ایران نگذشته و این غم بزرگیست و به قول خودش «هنوز برای پیدا کردن ملیحه، نیاز به زمان دارم...» و ما هم عمیقا با او همدردیم اما یقین داریم که استاد کیمیاگریست، نقرهها را به طلا و غمهای بزرگ را به کارهای بزرگ تبدیل میکند.
از میان سطرها
پاداش پای سکوی هر چهار مدال طلا را گرفتهام. سپاسگزارم. ولی کاش بچههای دیگر پاداش کامل میگرفتند.
با سرپرستی خانم پریدر در فدراسیون شطرنج، قطعا اتفاقات خوبی میافتد.
ژاپن، میزبان آیچیناگویا ۲۰۲۶، شطرنج را از برنامه پنجمین دوره بازیهای پاراآسیایی حذف کرده است. حدود ۱۴ کشور اعتراض کردهاند. ما هم به خانم پریدر امیدواریم. او میتواند در تغییر نظرات تأثیرگذار باشد.
دولت ما میگوید همه چیز باید برابر باشد اما بودجه اختصاص نمیدهند و ورزشکاران آسیایی پاداش بیشتری میگیرند. پرچمی که بالا میبریم، پرچم ایران است.
روزی برای روشندلان
چهارم ژانویه «روز جهانی بریل»، زادروز «لویی بریل» خالق فرانسوی سیستم خواندن و نوشتن موسوم به خط بریل است که در دنیا بهطور گسترده توسط افراد دارای اختلال بینایی استفاده میشود؛ اساس الفبای بریل مبتنی بر نقاط برجسته است.
نقطههای جادویی بریل، برای اولین بار در تاریخ پارالمپیک، روی مدال بازیهای زمستانی ۱۹۷۶ تورنتو حک شدند که عنوان مسابقات و تاریخ برگزاری را نشان میدادند. همچنین مدالآوران نابینا و کمبینا در توکیو ۲۰۲۰ با لمس نقطههای برجسته بر حاشیه مدال، رنگ آن را تشخیص میدادند؛ مدال طلا با یک نقطه، نقره با دو و برنز با سه نقطه از یکدیگر متمایز میشدند.
منبع: روزنامه جام جم